از قافله جا ماندم
تا هم قدمت باشم....
تا در طبق تقسیم
راضی به کمت باشم....
((علیرضا آذر))
از قافله جا ماندم
تا هم قدمت باشم....
تا در طبق تقسیم
راضی به کمت باشم....
((علیرضا آذر))
تو گفتی:« من به غیر از دیگرانم
چُـــنینم در وفاداری، چنـانـــم. »
تو غیر از دیگران بودی که امروز
نه میدانی، نه میپرسی نشانم!
-فریدون مشیری
شیشه ی نازک احساس مرا دست نزن،
چندشم می شود از لکه ی انگشت دروغ،
آن کسی که گفت احساس مرا میفهمد،
کو کجا رفت؟ که احساس مرا خوب فروخت.
تحسینم کن رفیق ...!
با یک یادش بخیر ....
وقتی ....
لباس زیبای کفن را بر تنم میبینی ....!
مبادا اشک بریزی ...!
من محتاج لبخند امروز توأم ....
نه اشک های فردایت ...!